سلامت نیوز: در حالی كه روزهای پایانی سال گذشته با افزایش چشمگیر قیمت نیازهای اساسی و روزانه مردم روبهرو شد و در آغازین روزهای سال نو نیز هزینههای زندگی از جمله هزینه آمد و شد با اتوبوس و تاكسی و مترو... با افزایش ٢٠درصدی روبهرو شد و باید چشم به راه افزایش بهای آب و برق و گاز و بنزین و اجارهخانه و... باشیم، دولتمردان همچنان بر افزایش ١٤درصدی حقوق فرهنگیان پای فشرده و احكام را بر پایه آن به دست فرهنگیان رساندند. بر كسی پوشیده نیست كه تورم واقعی بیش از میزان اعلام شده است و قیمت كالاهای اساسی، متغیر وابستهای به بهای بنزین، ارز، نفت و... است. از این رو و بنا بر تجربه، باید منتظر افزایشهای بیشتری بود.
به گزارش سلامت نیوز محمدرضا نیكنژاد عضو كانون صنفی معلمان ایران در روزنامه اعتماد نوشت :همچنین تفاوت رسمی و غیررسمی حقوق فرهنگیان با كارمندان دیگر، هر سال اختلاف دریافتی معلمان را نسبت به كارمندان دیگر بیشتر میكند. به این معنی كه چون تفاوت چشمگیر در دریافتها وجود دارد، ١٤ درصد برای كف دریافتی حقوقبگیران با ١٤ درصد برای سقف آن اختلافی باورنكردنی در پیخواهد داشت. نمونهای دیگر آنكه تنها كارمندانی كه ازنظر میزان دستمزد همواره با فرهنگیان سنجیده میشدند، پرستاران بودند و در حكمهای كارگزینی این دو گروه از كارمندان چندان تفاوت دریافتیای وجود نداشت و هر دو شامل قانون خدمات كشوری میشدند. اما حقوق آنها نیز با درایت و تلاشهای وزیرشان به گونهای افزایش یافت كه بهگفته كاربهدستان، كمترین دریافتی آنها به یك میلیون و ٨٠٠ هزارتومان رسید. ناگفته نماند كه با توجه به فشار شغلی و اهمیت كار آنها، باز هم بسیار ناچیز بوده و باید بیش از اینها افزایش یابد. اما در شرایطی كه كادر پزشكی با جان انسانها سر و كار دارند، معلمان نیز بر اندیشه آنها تاثیرگذار بوده و از این رو شغل آنها بیگمان كماهمیتتر نیست. كمترین دریافتی در وزارتخانه آموزش و پرورش برابر مصوبه وزارت كار بوده و بسیار با كمترین دریافتی وزارت بهداشت فاصله دارد. حتی میانگین دریافتی كارمندان آموزش و پرورش نزدیك یك میلیون و ٢٠٠هزار تومان است و این یعنی نصف خط فقر اعلام شده در رسانهها. این رویه بیگمان تاكنون بر فرآیند آموزش و پرورش كشور ضربههای كارایی زده و یكی از عوامل ناكارآمدی آن است.
گرچه فرادستان آموزش و پرورش بر این باورند كه افزایش ضریب فوقالعاده شغل از ٨٠٠ به ١٣٠٠، افزایش دستمزدها را چهار، پنج درصد دیگر افزایش داده است، اما واقعا چنین هست و چنین نیست. داستان فوقالعاده شغل ازآنجا آغاز شد كه این ضریب میباید با توجه به مدرك فرهنگیان از ٨٠٠ تا ٢٠٠٠ افزایش میداشت، اما فرادستان اقتصادی آموزش و پرورش با رساندن آن به ١٣٠٠ ابهامی تازه به این داستان ناخوشایند افزودند. این افزایش قرار بوده كه از سال پیش، همزمان با دیگر كارمندان دولت و با مقداری بیشتری اعمال میشد، كه نشد. از این رو افزایش ناچیز حقوق در پی افزایش فوقالعاده شغل نتوانست است حس نارضایتی فرهنگیان را آرامش بخشد و همچنان گستردهترین كارمندان كشور از فرادستان دلخورند.
در كنار كارهای دردسرساز دولت سابق در دگرگونیهای ساختار آموزشی و انداختن آن به دامگاه دگرگونیهای بیهوده، تنها كار ماندگار او برقراری بیمه طلایی بود. پس از دههها بیاعتنایی به ناتوانی و ناكارآمدی بیمههای معلمی، وزیر آموزشوپرورش دولت قبل توانست زمینه رضایت نسبی فرهنگیان را در اینباره فراهم كند. در بیمه طلایی، پرداخت نیمی از حق بیمه با بیمهشونده و نیم دیگر آن با آموزش و پرورش بود. در همین حال خدمات پزشكی آن در بهترین و نام آورترین بیمارستانها و آزمایشگاهها پذیرفته میشد. اما شوربختانه از زمان وزارت تازه این بیمه در مسیر ناكارآمدی و ناتوانی گام نهاد. در سال نخست، پركاربردترین بخشهای آن یعنی بیمه عینك و دندانپزشكی حذف شد و این در حالی بود كه حق بیمه بیمهشونده افزایش پیدا كرد.
بهعلت بدهیهای فراوان آموزش و پرورش به بیمه ایران، این بیمه دیگر زیر بار بیمه طلایی نرفت و كاربهدستان مالی اداره با چانهزنی با بیمه آتیهسازان، این شركت را وارد بازی كردند و با توجه به شرایط زار آموزش و پرورش خدمات بیمه طلایی بهشدت كاهش پیدا كرده و به ناكارآمدترین شكل ممكن درآمده است. اما امسال كاربهدستان مالی وزارتخانه طرحی نو از آستین درآورده و چهار گزینه بیمه طلایی را در برابر فرهنگیان قرار دادهاند! در همه گزینهها سهم دولت در پرداخت حق بیمه دست كم به یكدوم تا یكسوم مقدار پیشین رسیده است. به این ترتیب كه در نزدیكترین نوع آن به بیمه سال ٩٣ با افزایش حق بیمه از ٢٦ هزارتومان پیشین به ٣٨ تا ٤٤ هزار تومان، سهم معلم را به ٢٥ تا ٣١ هزار تومان رسانده و سهم آموزش و پرورش را در همان مبلغ پیشین - یعنی ١٣ هزار تومان - نگه داشته است! این یعنی افزایش بیرویه هزینههای درمانی فرهنگیان! و البته در برابر افزایش ١٤ درصدی دستمزدها.
همچنان كه گفته شد، این گزینه نزدیكترین ویژگیها را به بیمه كنونی دارد اما در گزینه بهتر، حق بیمه به ٥٦ هزارتومان افزایش یافته و سهم آموزش و پرورش همچنان ١٣ هزار تومان و سهم بیمهشونده به ٤١ هزارتومان افزایش را نشان میدهد. در این گزینه برای معلمی بالای ٢٠سال سابقه با دو فرزند، حق بیمه ١٦٤ هزارتومان میشود و این در حالی است كه افزایش دستمزد سالانه چنین معلمی نزدیك به ٢٥٠ هزار تومان است! بیگمان دست كشیدن از بیمه گذشته و باز كردن چنین بیمهای در آموزشوپرورش، دامن زدن به فقر بیشتر در میان فرهنگیان خواهد بود. البته دو گزینه دیگر آنچنان خفتبارند كه درباره آنها ننوشته به. بزرگترین اشكال بیمه طلایی از آغاز تاكنون اجرا نشدن آن برای بازنشستگان عزیز است. جای شگفتی دارد و باید تاسف خورد كه فرادستان آموزشی چنین دیدگاهی نسبت به كسانی دارند كه همه عمر و تندرستی خویش را به پای آموزش فرزندان این كشور نهادهاند.
با توجه به رویه دولت - دستكم در سه مورد بالا - كه در آن قصد و رویكردی برای بسامان كردن وضعیت معیشتی فرهنگیان دیده نمیشود- نه تنها دردهای كهنه تبعیض و نداری در میان آنها آرام نمیگیرد بلكه وزیر و در ادامه دولت بیشترین آسیب را در میان گستردهترین و تاثیرگذارترین كارمندان دیده و میبیند. فرهنگیان بر این باورند كه در كابینه از حق آنها دفاع شایسته و بایسته نمیشود. اما بیگمان با این رویه كل ساختار دولت متهم به بیتوجهی به فرهنگیان است. امیدواریم دولت در آستانه روز و هفته معلم بتواند خلاف این سخن را نشان دهد و رییسجمهور پس از گرفتاری هستهای به شعارهای انتخاباتی خویش درباره آموزش و پرورش بازگردد.
نظر شما